حرف دل

به مدد شهدا چند صباحی است مجنون و دیوانه شده ام

کاش همیشه دیوانه می ماندم

در مستی جنون،لذتی است که در هوشیاری آن را نخواهی یافت. 

فطرت عالم بر حب حسین علیه السلام و ولایت او شهادت می دهد و آن پیمان ازلی «الست بربکم قالوا بلی» عهدی است که خالق از بنی آدم بر حب حسین علیه السلام و یاری او ستانده است.

خون با حسین علیه السلام پیمان «ریختن» بسته است و سر با حسین علیه السلام پیمان «باختن». دل تو عرصه ازلی خلقت است. گوش کن که چه ترنمی دارد در تپیدن: حسین حسین علیه السلام... نمی تپد، بل حسین حسین علیه السلام می کند.

سید شهیدان اهل قلم سید مرتضی آوینی                                                                             

ولایت مطلقه فقیه

ولایت مطلقه فقیه یعنی چه و فرق آن با ولایت فقیه چیست؟ دیگر اینکه ولایت مطلقه فقیه چگونه توجیه می شود؟ و آیا به استبداد و دیکتاتوری نمی انجامد؟

ولایت فقیه تعبیر عامی است که به مطلق و مقید تقسیم پذیر است. بنابراین ولایت مطلقه فقیه از نظر مفهومی یکی از اقسام ولایت فقیه شناخته می شود. البته معنایی که به طور معمول امروز، از کاربرد واژه ولایت فقیه استفاده می شود،همان ولایت مطلقه فقیه است و با آن تفاوتی ندارد.راز این مسأله، در توضیح معنای آن گشوده خواهد شد.

ولایت مطلقه فقیه در فقه شیعه به دو معنا استعمال می شود:1- ولایت فقیه، منحصر به ولایت بر قضا، محجورین و... نیست؛ بلکه شامل زعامت و رهبری سیاسی و اجتماعی نیز می شود.

2- اختیارات ولی امر در زمامداری منحصر به اجرای احکام اولیه و ثانویه نیست؛به عبارت دیگر وظیفه او، رهبری جامعه به گونه ای است که مصالح جامعه، در پرتو هدایت های الهی، به خوبی تأمین شود و جامه از رشد و ترقی باز نماند.

ازاین رو اگر در شرایط ویژه ای، یکی از مصالح و نیازمندی های جامعه با یکی از احکام اولیه در تزاحم قرار گرفت؛ در چنین صورتی ولی فقیه باید بین آن دو مقایسه کند. پس اگر مسأله ای که با حکم اولی در تزاحم قرار گرفته،دارای مصلحتی برتر برای جامعه باشد؛ دراین صورت ولی فقیه می تواند، آن حکم اولیه را موقتاً تعطیل کند و مصلحت برتر جامعه را برآن مقدم بدارد. به عنوان مثال در فقه اسلامی، تخریب مسجد حرام است. اکنون اگر به تخریب مسجدی جهت خیابان کشی حاجت افتاد،چه باید کرد؟ دیدگاه مخالف ولایت مطلقه برآن است که صرف مصلحت اهم اجتماعی، مجوز تخریب مسجد نیست و تا زمانی که کار به ضرورت نرسد، نمی توان دست به این کار زد؛لیکن براساس نظریه ولایت مطلقه، لازم نیست حکومت اسلامی آن قدر صبر کند که برای جامعه، مشکلات زیادی فراهم شود و کارد به استخوان برسد؛آنگاه از سر ناچاری و برای خروج از بن بست و انفجار اجتماعی،مسجد را تخریب کرد؛ بلکه دراین صورت همیشه از قافله تمدن عقب خواهیم ماند و همواره در مشکلات دست و پا خواهیم زد و شارع مقدس،به چنین چیزی راضی نیست.

از آنچه گذشت روشن می شود که:اولاً ولایت مطلقه فقیه از قواعد رافع تزاحم است؛یعنی، مطلق بودن ولایت گره گشا در تزاحم احکام و مصالح اجتماعی است و نشانه واقع نگری اسلام در برخورد با مقتضیات زمان است. ثانیاً ولایت مطلقه خود، مقید به قیودی است نه اینکه ازهر حیث مطلق باشد.

این قیود عبارت ازاین است که:یک. او باید مجری احکام الهی باشد و حق ندارد خودسرانه و دلخواهانه عمل کند؛ بلکه این فلسفه اصلی ولایت فقیه است.

دو. مصالح جامعه را باید رعایت کند.   سه. در زمانی می تواند حکم اولی شرعی را موقتاً تعطیل کند که با یکی از مصالح اهم جامعه،در تزاحم باشد؛ نه با خواست و میل شخصی و یا مصلحتی در رتبه فروتر از حکم اولی شرعی. اکنون اگر واقع بینانه بنگریم،درخواهیم یافت که ولایت مطلقه به معنایی که گذشت یکی از مهمترین راه حل هایی  است که اسلام برای خروج از بن بست ها در عرصه تزاحم مصالح پیش بینی کرده و بدون آن عملاً حکومت، با مشکلات بسیار زیادی روبه رو خواهد شد.از طرف دیگر این مقدار از اختیارات در هر حکومتی وجود دارد؛ بلکه حاکمان دیگر کشورها از اختیاراتی بسیار بیشتر از اختیارات ولی فقیه بهره مند می باشند. از آنچه گذشت روشن می شود که مطلقه بودن به معنایی که ذکر شد، هیچ پیوندی با دیکتاتوری و استبداد ندارد. ازاین رو امام خمینی (ره) فرمودند (( ولایت فقیه ضد دیکتاتوری است)).

ادامه نوشته

دو تانك دشمن خلاف آن سمتي كه من تصور مي كردم به سمت مجروحان به راه افتادند.تانك ها نزديك و نزديكتر ميشدند ولي نه ايستادند و نه راهشان را  كج كردند.دستهايم را بر روي چشمانم گرفتم و سرم را بي اختيار به لبه خاكريز كوبيدم.آنچه در آن  حال مي شنيدم صداي آزاردهنده زنجير تانك هاي دشمن بود، ولي براي من جانسوزتر از همه فرياد آن مجروح بود. تانك ها با تكه پاره هايي از گوشت و استخوان به جامانده بر زنجيرها گذشتند و پنج جنازه را با خاك هم سطح كردند. از جنازه ها تنها آن مقدار كه بر زير چرخ نرفته بود سالم مانده بود.سري،دستي،پايي،سينه اي،چه صحنه عجيبي بود.ياد عصر عاشورا افتادم.    16دي ماه 59 شهادت حماسي شهداي هويزه

   كي  بوده اي نهفته كه پيدا كنم تو را ،كي رفته اي ز دل كه تمنا كنم تو را

سيد محمد حسين علم الهدي و يارانش مردانه ايستادند و به شهادت رسيدند و بدن مطهرشان در زير تانك ها له شد تا جاودانه گردد. 

 به یاد اولین تفحص گر شهدا حضرت زینب کبری سلام الله علیها...

  جنگ تمام شده بود و بسیاری از شهدا جا مانده بودند...

ادامه نوشته

بدانيد كه آخرين پيشوا، مهدي قائم از ماست. بدانيد اوست ياري كننده دين،اوست گشاينده دژهاي استوار و ويران كننده آنها، بدانيد اوست نابودكننده طوايف مشرك.